مقدمه
ادیان آسمانی به این دلیل که از روحی آسمانی سر چشمه میگیرند ، در مسائل بنیادین اعتقادی در برخی مباحث فرعی اشتراک نظر دارند و مسئله حجاب از آن جمله است . حجاب یکی از مسائل مشترک میان ادیان است . تمایل به پوشیده ماندن در تمامی ادیان مسیحیت ، یهود و اسلام امری درونی است و عفاف و خویشتن داری از فضیلت اخلاقی بشمار می رود . با این حال در ادیان دیگر به غیر از اسلام مساله حجاب با ابهام و اجمال همراه است . برخی هم معتقدند مساله ی حجاب نتیجه ی تعامل بین فرهنگ هاست . اما اسلام این موضوع را بدون افراط و تفریط و بطور شفاف و روشنی بیان کرده است و مسلمانان معتقدند که این امر به گونه ای طراحی شده است که در جهت فعال سازی زنان در جامعه مفید باشد .
بر اساس گواهی متون تاریخی ، در بیشتر ملت ها و آئین های جهان ، حجاب در بین زنان معمول بوده است . هر چند در طول تاریخ ، فرازو نشیب های زیادی را پیموده است و گاه با اعمال سلیقه حاکمان ، تشدید یا تخفیف یافته است ، ولی هیچ گاه بطور کامل از بین نرفته است.
دانشمندان،تاریخ حجاب و پوشش زن را به دوران ما قبل تاریخ و عصر حجر نسبت می دهند . کتاب زن در آینه ی تاریخ پس از طرح مفصل علل و عوامل تاریخی حجاب ، می نویسد :(( با توجه به علل ذکر شده و بررسی آثار و نقوش بدست آمده ، پیدایش حجاب به دوران پیش از مذاهب مربوط می شود و به این دلایل ، عقیده ی عده ای که می گویند:(( مذهب ، موجد حجاب می باشد صحت ندارید ، ولی باید پذیرفت که در دگرگونی آن بسیار موثر بوده است. ))
تعریف حجاب و تاریخچه
حجاب واژه ای عربی و به مفهوم حایل و مانع میان دو چیز است ، در کتب لغت حجاب به معنای حایل ، پرده یا پنهان کردن و منع از تلاقی است . در سوره های نورو احزاب حدود پوشش و تماس های بین زن و مرد بدون ذکر کلمه ی حجاب بیان شده است و آیه ای که در آن کلمه ی حجاب بکار رفته است مربوط به زنان پیامبر[1] (صلی الله علیه و آله وسلم ) است . با این حال معنای جدید اصطلاحی این واژه پوششی است که زن در برابر نا محرمان استفاده می نماید .
تاریخ نشان می دهد که حجاب در فرس قدیم وجود داشته مثلا از نقوش روی دیوارهای دوره ی کوروش نشان میدهد که زنان پوششی ساده و بلند دارای راسته چین و آستین کوتاه بوده اند . به زنان دیگر بر می خوریم که به پهلو به روی اسب نشسته اند و چادری مستطیل شکل برخورد افکنده اند و در زیر آن پیراهن با دامنی بلند و زیر آن نیز پیراهن بلند تا مچ پوشیده اند .
علل پدید آمدن حجاب از دیدگاه مخالفان و سایر ادیان به جزء اسلام
- در این بخش به طرح دو سوال میپردازیم:
*علت و فلسفه پیدا شدن حجاب چیست ؟
*چطور شد که در میان برخی از ادیان و ملل باستانی حجاب پدید آمد ؟
- مخالفان حجاب سعی کردند جریانات ظالمانه ای را به عنوان علت پیدا شدن حجاب ذکر کنند . و در این جهت میان حجاب اسلامی و غیر اسلامی فرق نمی گذارند . و چنین وانمود می کنند که حجاب اسلامی هم از همین جریانات ظالمانه سرچشمه می گیرد.
عللی که باعث پیدایش حجاب شده است را به اختصار بیان می کنیم، برخی از آن ها ریشه ی فلسفی اخلاقی ، اجتماعی و بعضی روانی دارند که به این شکل که در ذیل عرض می کنیم دسته بندی شده اند:
الف) میل به ریاضت و ربانیت (ریشه فلسفی )
ب ) عدم امنیت و عدالت اجتماعی (ریشه اجتماعی )
پ ) پدر شاهی و تسلط مرد بر زن و استسمار نیروی وی در جهت منافع اقتصادی مرد ( ریشه اقتصادی )
ت ) حسادت و خودخواهی مرد ( ریشه اخلاقی )
ث ) عادت زنانگی زن و احساس او به این که در خلقت چیزی از مرد کم دارد ، به علاوه مقررات خشنی که در زمینه پلیدی او و ترک معاشرت با وی در ایام عادت وضع شده است ( ریشه روانی )
دلایل نام برده هیچ تاثیری در پیدایش حجاب در هیچ نقطه از جهان نداشته است وی جهت آن ها را علل پیدایش حجاب ذکر کرده اند و یا فرضا در پیدایش بعضی از سیستم های غیر اسلامی تاثیر داشته ولی در مساله حجاب اسلامی تاثیر نداشته است .
عللی که ذکر کردیم کم و بیش مورد استفاده مخالفان پوشیدگی زن قرار گرفته است . اما باید توجه داشته باشیم که یک علت اساسی در کار است که مورد غفلت واقع شده است ، و ریشه ی پدید آمدن حائل و حریم میان زن و مرد در میل به ریاضت و حسادت مرد و … نباید جستجو کرد . در ادامه ی مبحث حجاب به بیان علل اصلی مساله ی حجاب می پردازیم .
حجاب در ادیان و ملل مختلف
*پوشش زن در شریعت حضرت ابراهیم
درآئین حضرت ابراهیم نیز مساله حجاب حائز اهمیت بوده است . چنانکه در کتاب تورات می خوانیم : رفقه[2] چشمان خود را بلند کرده و اسحاق را دید و از شتر خود فرود آمده و از خادم پرسید : این مرد کیست که در صحرا به استقبال ما می آید ؟
خادم گفت : آقای من است ، پس برقع [3]خود را گرفته ، خود را پوشاند .
از این بیان روشن می شود که پوشش زن در مقابل نا محرمان در شریعت حضرت ابراهیم نیز وجود داشته است .
*پوشش در آئین یهودیت
در اصول اخلاقی (تلمود) که یکی از کتاب های مهم دینی و در حقیقت فقه مهون و آئین نامه زندگی یهودیان است ( اینگونه آورده شده که اگر زنی به نقض قانون یهود می پرداخت ، چنانکه مثلا بی آنکه چیزی بر سرداشت به میان مردم می رفت و یا در خیابان مقابل دیدگان مردم نخ می رشت یا با مردان درد و دل می کرد یا آنکه صدایش آن قدر بلند بود که همسایگان می توانستند سخنانش را بشنود در آن صورت مرد حق داشت بدون آنکه مهرش را پرداخت کند طلاقش بدهد .
در تورات از چادر، برقع و روبنده که زنان سرو صورت و اندام خویش را می پوشاندن صریحا نام برده شده که نشانگر کیفیت پوشش زنان است و استعمال سرخاب و سرمه را نکوهیده می شمرند و می گفتند مرد باید برای پوشاک زن خویش سخاوتمندانه خرج کند لیکن فرض آن بود که خود را برای شوهر خویش بیا راید نه سایر مردها . درآخر اینکه در بین یهود از حجاب زنان به شکل افراطی سخن به میان آمده است .
*پوشش در آئین مسیحیت
در کتاب انجیل آمده است : پولس[4] در رساله ی خود به قرنتیان [5]تصریح می کند :
می خواهم شما بدانید که سر هر مرد ، مسیح است و سر زن ، هر دو سر مسیح . خدا هر مردی را که سر پوشیده دعا یا نبوت کند سر خود را رسوا می نماید . اما هر زنی سر برهنه دعا کند ،سر خود را رسوا سازد زیرا این چنین است که تراشیده شود زیرا اگر زن نمی پوشد ، موی از نیز ببرد و اگر زن را موی بریدن یا تراشیدن قبیح است باید بپوشد زیرا که مرد نباید سر خود را بپوشد چون که او صورت و جلال خداست ، اما زن جلال مرد است ، زیرا که او از زن نیست بلکه زن از مرد است و نیز مرد به جهت زن آفریده نشده بلکه زن برای مرد آفریده شده است . از این جهت زن باید عزتی بر سر داشته باشد ، به سبب فرشتگان . در دل خود انصاف دهید آیا شایسته است که زن ناپوشیده نزد خدا دعا کند . سپس در جایی که برای دعا باید سر پوشیده باشد ، به هنگام رو به روشدن با نامحرم پوشش سر لازم تر خواهد بود و همچنین در جایی دیگر از انجیل می گوید :
زنان خود را بیارایید به لباس مزین به حیا و پرهیز ، نه به زلف ها، طلاها ، مروارید ورخت گرانبها بلکه چنان زنانی را می شاید که دعوای دینداری می کنند به اعمال صالحه .
*پوشش در آئین زرتشت
در زمان زرتشت زنان منزلتی داشتند . و با کمال آزادی و با رویی گشاده در میان مردم آمد و شد می کردند .
پس از داریوش مقام زن تنزل پیدا کرد و زنان فقیر چون برای کار کردن مجبور به آمدو شد بودند این آزادی خود را حفظ کردند . اما زنان در طبقه ی اشراف زاده و ثروتمند گوشه نشینی ایام حیض برایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی اجتماعیشان را گرفت و جرات نداشتند که جز در تخت روان و پوشش دار از خانه بیرون بیایند هرگز به آنان اجازه داده نمی شد آشکار با مردان آمیزش کنند . زنان شوهر دار حق نداشتند هیچ مردی را پدر یا برادرشان باشد ببینند . در نقش های به جا مانده ایران باستان هیچ زنی دیده نمی شود و نامی از ایشان به نظر نمی رسد .
چناچه ملاحظه می شود حجاب سنت سخت و شدیدی در ایران باستان رواج داشته که حتی پدران و برادران زنان نسبت به ایشان نامحرم شمرده می شدند .
پوشش زن، در ایران ، یونان و رم باستان
*حجاب و عفاف زن ایرانی
به روایت سفرنامه نویسان فرنگی :
زن ایرانی از گذشته دور حجاب و عفاف خود را به طور کامل رعایت می کرده است حتی از سایر کشور های مشرق زمین نیز بیشتر اهتمام[6] می روزیدند این مساله نه تنها در کتاب ها بلکه در نقاشی ها و عکس ها گذشته ی ایرانیان آمده است . گاهی نویسندگان آنها صراحتا اعلام کرده اند آنان از این وضعیت ناراضی بوده اند .
نکته ی دیگر نیز که میتوان از برخی نوشته های آنان دریافت این است که اولین گام هایی که در ایران در جهت بی حجابی برداشته شده توسط درباریان و خانواده های آنان و رفت آمد با فرنگی ها بوده است.
در مورد پوشش زنان ایران باستان مطالب زیادی در تاریخ وجود دارد. ویل دورانت درباره ی پوشش زنان ایران باستان و این که حجاب بسیار سختی در بین آنها رایج بوده است می نویسد :زنان طبقات بالای اجتماع جرات آن را نداشته که جز در تخت های روان و روپوش دار از خانه بیرون بیایند هرگز به آنان اجازه داده نمی شد که آشکارا با مردان آمیزش داشته باشند .
*پوشش زنان در یونان و رم باستان
دایره المعارف لاروس [7]درباره ی پوشش زنان یونان باستان می نویسد : زنان یونانی در دوره ی گذشته ، صورت و اندامشان را تا روی پاهایشان می پوشاندند این پوششی که بسیار شفاف و زیبا بود در جزایر کورس ، رامر جوس و دیگر جزایر ساخته می شد زن های فینقی نیز پوشش قرمز رنگی داشتند . زنان شهر ((ثیب)) حجاب خاصی داشتند ” بدین صورت که حتی صورتشان را نیز با پارچه ای می پوشاندند این پارچه دو منفذ داشت که جلوی چشمان قرار می گرفت تا بتوانند ببینند .
در اسپارت ، دختران تا زمان ازدواج آزاد بودند ولی پس از ازدواج خود را از چشم نامحرمان می پوشاندند . نقش هایی که بر جا مانده حکایت می کیند که زنان سر را می پوشاندند ولی صورت هایشان باز بوده البته وقتی به بازار می رفتند بر آنان واجب بود که صورت را بپوشانند،خواه باکره ،خواه همسر دار باشند .
حجاب در زنان سیبری و ساکنان آسیای صغیر و زنان شهر ماد (فارس و عرب) وجود داشته است زنان رمانی از حجاب شدیدتری برخوردار بودند به طوری که وقتی از خانه خارج می شدند با چادری بلند تمام بدن را تا روی پاها می پوشاندند و چیزی از برآمدگی هایشان مشخص نبود .
دلایل پوشش از منظر طرفداران حجاب و اسلام
ما با طرح این سوال که چرا پوشش به زن اختصاص یافت به بیان کلی علل مشابه حجاب از دیدگاه اسلام می پردازیم :
*آرامش روانی
نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت های بی بند و بار هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد و تقاضای جنسی را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباح نشدنی در می آورد. غریزه جنسی غریزه ای نیرومند ، و ((دریا صفت)) است ، هر چه بیشتر اطاعت شود سرکش تر می گردد ، همچون آتش که هر چه به آن بیشتر خوراک بدهند شعله ورتر می شوند . برای درک این مطلب به دو چیز باید توجه داشت :
-تاریخ همان طوری که از آزمندان ثروت یاد می کند که با حرص و آزی حیرت آور در پی گردآوردن پول و ثروت بوده اند و هر چه بیشتر جمع می کرده اند حریص تر می شده اند ، همچنین از آزمندانی در زمینه مسائل جنسی یاد می کند، این ها نیز به هیچ وجه از نظر حس تصرف و تملک زیبارویان در یک حدی متوقف نشده اند. صاحان حرمسراها و در واقع همه کسانی که قدرت استفاده داشته اند چنین بوده اند.
اسلام به قدرت شگرف این غریزه آتشین توجه کامل کرده است . روایات زیادی در باره خطرناک بودن ((نگاه)) . خطرناک بودن خلوت با زن ، و بالاخره خطرناک بودن غریزه ای که مرد و زن را به یکدیگر پیوند می دهد وارد شده است و از این جهت تدابیری برای تعدیل و رام کردن این غریزه اندیشیده است و در این زمینه ، هم برای زنان و هم برای مردان تکلیف معین کرده است . یک وظیفه مشترک که برای زن و مرد هر دو مقرر فرموده مربوط به نگاه کردن است
یک وظیفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن این است که بدن خود را از مردان بیگانه پوشیده دارند و در اجتماع به جلوه گری و دلربایی نپردازند ، به هیچ وجه و هیچ صورت و با هیچ شکل و رنگ و بهانه ای کاری نکنند که موجبات تحریک مردان بیگانه را فراهم کنند .و از طرفی تقاضای نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدنی است و همیشه مقرون است به عنوان احساس محرومیت. دست نیافتن به آرزوها به نوبه خود منجر به اختلالات روحی و بیماریهای روانی می گردد.
اما علت اینکه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است این است که میل به خودنمایی و خود آرایی مخصوص زنان است وبا رعایت آن زن ومرد به ارامش روانی دست می یابند.
*استحکام پیوند خانوادگی
شکی نیست که هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانوادگی و سبب صمیمیت رابطه زوجین گردد برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید حداکثر کوشش مبذول شود ، و بالعکس هر چیزی که باعث سستی روابط زوجین ودلسردی آنان گردد به حال زندگی خانوادگی زیان مند است و باید با آن مبارزه کرد.
اختصاص یافتن استمتاعات [8]و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج مشروع ، پیوند زن و شوهری را محکم می سازد و موجب اتصال بیشتر زوجین به یکدیگر می شود.
فلسفه پوشش و منع کامیابی از غیر همسر مشروع ، از نظر اجتماع خانوادگی این است که همسر قانونی شخص از لحاظ روانی عامل خوشبخت کردن او به شمار برود : در حالی که سیستم آزادی کامیابی ، همسر قانونی از لحاظ روانی یک نفر رقیب و مزاحم و زندانبان و به شما می رود و در نتیجه کانون خانوادگی بر اساس دشنمی و نفرت پایه گذاری می شود .
تفاوت آن جامعه که روابط جنسی را محدود می کند به محیط خانوادگی و کادر ازدواج قانونی ، با اجتماعی که روابط آزاد در آن اجازه داده می شود این است که ازدواج در اجتماع اول پایان انتظار و محرومیت ، و در اجتماع دوم آغاز محرومیت و محدودیت است . در سیستم روابط آزاد جنسی پیمان ازدواج به دوران آزادی دختر و پسر خاتمه می دهد و آنها را ملزم می سازد که به یکدیگر وفادار باشند و در سیستم اسلامی به محرومیت و انتظارآنان پایان می بخشد.
*استواری اجتماع
کشانیدن تمتعات[9] جنسی از محیط خانه به اجتماع ، نیروی کار و فعالیت اجتماع را ضعیف می کند . برعکس آنچه که مخالفین حجاب خرده گیری کرده اند و گفته اند :((حجاب موجب فلج کردن نیروی نیمی از افراد اجتماع است)) بی حجابی و ترویج روابط آزاد موجب فلج کردن نیروی اجتماعی است .
آنچه موجب فلج کردن نیروی زن و حبس استعدادهای اوست حجاب به صورت زندانی کردن زن و محروم ساختن او از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی است و در اسلام چنین چیزی وجود ندارد. اسلام نه می گوید که زن از خانه بیرون نرود و نه می گوید حق تحصیل علم و دانش ندارید بلکه علم و دانش را فریضه مشترک زن و مرد دانسته است و نه به فعالیت اقتصادی خاصی را برای زن تحریم می کند . اسلام هرگز نمی خواهد زن بیکار بنشیند و وجودی باطل بار آید. پوشانیدن بدن به استثنای وجه کفین مانع هیچ گونه فعالیت فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی نیست . آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماع است آلوده کردن محیط کار به لذت جویی های شهوانی است.
*ارزش و احترام زن
قبلا گفتیم که مرد به طور قطع از نظر جسمانی بر زن تفوق دارد . از نظر مغزو فکر نیز تفوق مرد لااقل قابل بحث است . زن در این دو جبهه در برابر مرد قدرت مقاومت ندارد ، ولی زن از طریق عاطفی و قلبی همیشه تفوق [10]خود بر مرد ثابت کرده است . حریف نگه داشتن زن میان خود و مرد یکی از وسائل مرموزی بوده است که زن برای حفظ مقام و موقع خود در برابر مرد از آن استفاده کرده است.
اسلام زن را تشویق کرده است که از این وسیله استفاده کند . اسلام مخصوصا تاکید کرده است که زن هر اندازه متین تر و باوفا تر و عفیف تر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد بر احترامش افزورده می شود .
و در اخر اینکه حجاب و پوشش در تمامی ادیان جایگاه خاصی دارد که نشان می دهد حجاب و عفاف امری فطری است بطور مثال داستان حضرت آدم و هوا که هم جنبه تاریخی مساله و هم فطری بودن حجاب را بیان می کند :
در تورات آمده چون آن درخت نیکو به نظرش خوش نما و درختی دلپذیر آمد از آن بر گرفت و بخورد و به شوهر خود نیز داد و آن گاه چشم هر دو باز شد و فهمید که عریان شده اند پس از برگ انجیر به هم دوخته و خود را پوشاندند آدم همسر خود را حوا نام نهاد یعنی مادر همه ی زندگان و خداوند رخت های برای آدم و زنش ساخت و ایشان را پوشانید.
این احساس شرم از برهنگی حتی بدون حضور دیگران بدون اینکه آموزشی دیده باشند نشانه ی فطری بودن پوشش انسان است وهمچنین با بررسی ادیان و ملل مختلف به این نتیجه دست می یابیم که تمایل به پوشیدگی امری درونی است و خویشتن داری و عفاف در ادیان الهی جز فضلیت اخلاقی است و پرهیز از خود آرایی و خودنمایی مورد توضیه ادیان آسمانی است .
*بحث و نتیجه گیری
- با بررسی ادیان و ملل مختلف به این نتیجه دست می یابیم که تمایل به پوشیدگی امری درونی است و خویشتن داری و عفاف در ادیان الهی جزء فضیلت اخلاقی است و پرهیز از خود آرایی و خود نمایی مورد توصیه ادیان آسمانی است .
با نگاهی دیگر به مساله حجاب می توان اینگونه استنباط کرد که حجاب تقریبا در تمامی ملل و ادیانی که قبل از اسلام بوده اند وجود داشته ، بانگاهی اجمالی به آنها و علل مخالفان پوشیدگی و طرح سوالاتی از قبیل دلایل پیدایش حجاب ، میتوانیم به این نتیجه برسیم که میل به ریاضت وربانیت،عدم امنیت وعدالت اجتماعی،تسلط مردبرزن،حسادت مردوعادت زنانگی می تواند زاده شده ی ذهن اشخاص باشد که با اصل موضوع حجاب مخالفند و می خواهند این افکاررا به دیگران القا کنند ،که اساسا این موضوعات جز خرافه و افکار منفی چیز دیگری نیست و از نظراسلام فلسفه پوشش و حجاب هیچ یک از سخنان پوچ و بی اساس آنان نیست بلکه ما از نظر اسلام برای پوشش زن فلسفه خاصی قائل هستیم که از نظر عقلی آن را موجه می سازد و از نظر تحلیل می توان آن را مبنای حجاب در اسلام دانست ، که به بیان مختصری از ان پرداختیم .همچنین از بررسی ادیان الهی مرسوم پیش از اسلام در می یابیم که بخشی از ان وجه مشترک ادیان وبرخی موارد افتراق ان هاست که به شرح زیر می باشد :
وجه مشترک
نصوص دینی ادیان الهی تمایل به پوشیدگی را امری درونی می دانند .
• خویشتن داری و عفاف در ادیان الهی فضیلت اخلاقی است، از این رو راه کارهایی از قبیل پاکی نگاه و حفظ حریم روابط زن و مرد برای گسترش فرهنگ عفاف مطرح شده است.
پرهیز از خودآرایی و خود نمایی مورد توصیه آدیان اسمانی است.
وجوه افتراق
گاه در عهدین با نگرشی افراطی که گویای مواضع سخت گیرانه در مورد پوشش است وتاکید بر روبند یکی از این احکام است در حالی که پوشش صورت از نظر علمای اسلامی ، ضرورت ندارد.
طرح مسأله ی پوشش در آیین یهود و مسیحیت با ابهام و کلی گویی همراه است و راه روشنی به روی پیروان خود نمی گشاید، در صورتی که اسلام با بیانی روشن خط مشی مسلمانان در این عرصه را تبیین کرده است .
[1]- احزاب 59
[2] - ربه کا همسر اسحاق فرزند ابراهیم نبی و ساره
[3] - پوششی است که برخی از زنان از ان استفاده میکنند
[4] - نام یکی از حواریون و شخصیت های مسیحیت
[5] - نام شخصی از شهر قرنتیس درامپراطوری رم
[6] - توجه کردن ،کوشش کردن
[7]- دایره المعارفی است در رشته های گوناگون مذهبی ،فلسفه ،جامعه شناسی و….
[8] - لذت بردن جنسی ازراه مشروع وغیرمشروع
[9] - نفع بردن از چیزی به زمان دراز
[10] - افزونی داشتن برچیزی
منابع
1-کتاب مساله حجاب شهید مطهری،صدرا ،تهران،1376(صفحات 14،31،15،57،76،75)
2-کتاب تاریخ ادیان و مذاهب جهان، جلد1،عبدالله مبلغی آبادانی
3-کتاب حجاب و نقش آن در سلامت روان، نویسنده عباس رجبی،چاپ و نشر موسسه فرهنگی و هنری امام خمینی (ره)،
4-تاریخ تمدن جلد 1،نویسنده ویل دورانت،مترجم احمد ارامی،ص552
5-مقاله حجاب وپوشش در ادیان، نویسنده زهرا نبئی،انتشار27ابان1393